
قصه پرتلاش گازرسانی به سرزمین «دنا»ی همیشه سربلند
این بار مقصد، سرزمین چهار فصل بود، سرزمینی در میان کوههای سر به فلک کشیده زاگرس در جنوب غربی ایران که نمایشگاهی از تنوع آب و هوایی، کوه، رود، جنگل، دشت، چشمه، آبشار و گلهای دیدنی است. یکی از استان های بکر و بی نظیر ایران عزیز.
سرزمین چهار فصل، سرزمین دریاچههای زیبا، سرزمین آبهای روان، سرزمین فرهنگ، تاریخ، هنر، سرزمینی به قدمت هخامنشیان و حتی قبل از آن! هیچ کدام از این نامها، نمیتواند تمامی شگفتیهای کهکیلویه و بویراحمد را در خود بگنجاند. در واقع، کمتر کسی است که پای به کهگیلویه و بویراحمد گذاشته، اما زبان به تحسین زیباییهای خدادادی این سرزمین بکر و چشمنواز زاگرس جنوبی نگشوده باشد.
این استان در پای «دنا» و دامنههای «زاگرس» سفره خود را پهن کرده و طبیعت بکر و زیبای این منطقه به تاریخ گره خورده است.
گرداگرد این شهر را رودخانههای خروشان، آبشارها و کوههای سر به فلک کشیده دنا با پوشش جنگلهای بلوط و بنه فرا گرفته، به طوری که برخی این منطقه را «شمالی» در «جنوب» کشور مینامند.
یاسوج پایتخت طبیعت ایران است. شهر آریوبرزن! سرزمین دلیران و ایثارگرانی که در زمان هشت سال جنگ تحمیلی با 1800 شهید، 13 هزار جانباز و 310 آزاده، دین خود را به انقلاب ادا کردند. همانجا که همچون نگینی در پای دنای همیشه استوار و بلوطهای هزار ساله آرمیدهاند. گاهی که دلت از هیاهوها و روزمرگیها میگیرد، اینجا بهترین مکانی است که میتوانی دغدغههایت را فارغ از بایدها و نبایدها به فراموشی بسپاری و دلت را با طبیعت گره بزنی.
طبیعت بکر و زیبای دامنههای دنا، جوش و خروش رودخانهها و آبشارها، نغمه فراموش شده پرندگان و صدای هلهله باد در گندمزارها، گوشهای از زیباییهای بینظیر شهر یاسوج است.
اینجا طبیعت همه چیز را برای زیستن در یک هوای پاک و به دور از دلمردگی مهیا کرده؛ از بابونهها و گندمزارها، شالیزارها و باغها و آبشارهای سر به زیر و خروشان تا باغهای زیبا، تالابهای طبیعی، غارها و شکافها، چشمههای متعدد، دریاچههای طبیعی در دل کوهستانهای بزرگ و ...، تنها بخشی از زیباییهایی است که پایتخت طبیعت ایران را شگفتانگیز و زیبا ساخته است.
**********************************
در نخستین لحظات غروب سومین روز از نخستین ماه فصل پاکی و سپیدی، راهی دیاری شدیم که برای من شخصاً تازگی داشت. هرچند پرواز به شیراز، شهر گل و بلبل بود و دیار حافظ و سعدی، اما بدون لحظهای توقف، با استقبال گرم همکاران روابط عمومی و بخش حمل و نقل آن، راهی پایتخت طبیعت ایران، یاسوج شدیم.
در آن هنگامه شب، تنها صدای خوش موسیقی لری تو را از سیاهی شب جدا میکرد تا اندکی با این دیار، آشنایت سازد. به نظرم، موسیقی این دیار که احتمالاً قدمتی دیرینه دارد، از دیگر زیباییهایی است که میتواند غبار دل را بزداید و روح را صیقل دهد و تو را دمی از دغدغههای ذهنیات رها سازد.
شب نخست تنها به پذیرایی و استراحت گذشت تا برای سفری سخت و بیش از ۱۲ ساعته روز بعد، آماده باشیم. سفری جالب و حیرتانگیز با خطوط لوله؛ از ابتدا تا انتهای خط در طرح مهم گازرسانی به قلعهرییسی و دیشموک. راهی سخت و صعبالعبور که حتی دیدن برخی مسیرهای آن، صرفنظر از کارکردن و تلاش شبانهروزی در آن مسیرها، میتواند وحشت را میهمان خانه چشمانت سازد!
شاید اغراق نباشد اگر بگویم باید روزی تمامی ما، مردمی که به راحتی و تنها با پیچاندن یک پیچ، گرمای لذتبخش گاز را میهمان خانههای خود میسازیم، سری به این جادههای هموار و ناهموار، درههای عمیق، رودخانههای خروشان و کوههای سر به فلک کشیدهای بزنیم که طی اجرای این طرح، از دل آنها، لولههای گازی عبور کردهاند تا امید را به دل روستاییان و شهرنشینان این مرز و بوم، هدیه دهند.
**********************************
دو طرح کلیدی و مهم!
صبح زود به دل جاده زدیم تا در میانه راه، با پیوستن رحمن خادم، مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد به بازدید ایستگاه تقلیل فشار و سپس به روستاها و شهرهای مسیر که برخی گازرسانی شده و برخی در میانه راه هستند، برویم.
قبل از رسیدن به ایستگاه، با همراهی دوستان و مهندس عابديمنش، رييس خدمات مهندسی، مهندس صفويان رییس اجرای طرحهای شرکت، سیدعلی رضوی، کارشناس ارشد روابط عمومی شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد و با همکاری رانندههای خوبمان، آقایان معنوی و موسوی، به صرف صبحانهای بینظیر در دشتی به وسعت یک کویر زیبا و در هوایی پاک و عاری از آلودگی، اما سرد، دعوت شدیم تا خاطرهای بسازیم از این استان چشمنواز در پای «دنا»ی همیشه سربلند.
با ورود مهندس خادم به ایستگاه تقلیل فشار که ایستگاهی کوچک در میانه راه یاسوج به سمت قلعهرییسی بود، از وی جویای چگونگی کار در این ایستگاه شدیم. وی در پاسخ میگوید: این تأسیسات مربوط به CGS و TBS سهراهی طولیان است که در واقع، میتوان با استفاده از این تأسیسات، گازرسانی به دو شهر قلعهرییسی و دیشموک و ۱۸۰ روستای تابعه آن را در آیندهای نه چندان دور و پس از تکمیل پروژه، تحت کنترل گرفت.
خادم با بیان این که گازرسانی به قلعهرییسی و دیشموک، دو طرح کلیدی و مهم هستند که با پایان یافتن عملیات گازرسانی در آنها، 180روستای تابع این دو شهر، تحت پوشش سوخت پاک قرار میگیرند و این ایستگاه نیز به همین منظور احداث شده، میگوید: این پروژه سختیهایی دارد که ما در حین اجرا و حتی در زمان طراحی، با آن مواجه بودیم.
فاز سوم؛ سختترین بخش کار!
مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد که خود بومی این منطقه و زاده دهدشت است، در ادامه میگوید: گازرسانی به این روستاها با اولویت 108روستا به دلیل سختگذر بودن، در سه فاز تعریف شده که در دو فاز نخست آن، 79 روستا با صرف هزینهای معادل 15 میلیارد تومان تحت پوشش گازطبیعی قرار گرفتهاند و فاز سوم نیز که سختترین بخش کار را شامل میشود، در دست اجراست.
به باور وی، در اصل، فاز سوم طرح گازرسانی به روستاهای قلعهرییسی و دیشموک که با اعتبار40 میلیارد تومان اجرا میشود، به دلیل جغرافیای منطقه و عوامل محیطی مانند رودخانه، جاده و . . . در چند فاز تعریف شده است.
خادم سختی کار در گازرسانی به روستاهای تابع این دو شهر را ویژگی مهم اجرای این عملیات عنوان میکند و میگوید: فعالیت در این گونه مناطق که موانعی طبیعی مانند کوه، رودخانه و جاده را پیش رو دارند، اجرای طرحهای گازرسانی را بسیار متفاوتتر از محیطهای تخت و هموار کرده است.
با مهندس خادم همراه میشویم. تمام منطقه پوششی از کوه دارد و حتی تصور این که از دل این کوههای سخت، لولههای گرم امید و زندگی عبور کردهاند، سخت است! چه رسد به این که کارگران مشغول به کار، مهندسین ناظر و بلدوزرهای سنگینی را نظاره کنی که در شیبهایی غیرقابل باور مشغول فعالیتند!
مدرسه «شهید سرافراز» گازدار!
راه طولانی است و پیچ در پیچ! اینجا گویا طبیعت هم به اقتضای محیط، حسی سخت و خشن به تو میدهد تا سختی کار را بیشتر و بهتر لمس کنی! کهگیلویه و بویراحمد مشتمل بر سه شهرستان کهگیلویه، گچساران و بویراحمد، به همراه 17 شهر و یک هزار و 800 روستا است که با نهاییشدن طرح فعلی و رسیدن گاز به دو شهر یادشده، دیگر 100 درصد شهرها از گاز برخوردار خواهند شد.
این در حالی است که از میان این روستاها، یک هزار و 77 روستا قابلیت گازرسانی دارند که 852 روستای آن هم بیش از 20 خانوار جمعیت دارند که این یعنی توجیه اقتصادی برای گازرسانی.
در میانه راه سری به یکی از مدارس در یکی از روستاهایی میزنیم که حدوداً ۴ سالی است گازدار شدهاند. مدرسه ابتدایی «شهید سرافراز» روستای طولیان شهرستان دهدشت؛ مدرسهای با حیاطی بسیار بزرگ که دختر و پسر در کنار هم درس میخوانند و بازی میکنند. توپ کمباد پسرها و هوای نسبتاً سرد هم مانع آن نمیشود تا بچهها بازی و جیغ و هیاهو را فراموش کنند.
در میان این همهمه و سروصدا، سیدعابدین تقوی، مدیر مدرسه از زیباییها و حُسنهای ورود گاز به این مدرسه میگوید: از زمانی که از وسایل گرمایشی گازسوز برای گرم کردن کلاسهای درس استفاده میشود، مشکلات ما روز به روز کاهش مییابد که این مساله را مدیون آموزشهای مستمری میدانم که به دانشآموزان داده میشود، ضمن آن که هیچکس به غیر از معلم حق دست زدن به این وسایل گرمایشی را ندارد، هرچند که به دانشآموزان نیز همانطور که گفتم، آموزشهای لازم داده شده است.
وی در ادامه، میگوید: یکی دیگر از ویژگیهای گازرسانی به این مدرسه، رعایت بیشتر و بهتر بهداشت محیط است که این امر نیز به نوبه خود به سلامت دانشآموزان و کادر آموزشی مدرسه کمک شایانی کرده است.
از مدرسهاش راضی است؛ بهویژه که گاز برای او، مدرسهاش و نونهالانی که آیندهسازان این مرز و بوم هستند، امید و گرما را به ارمغان آورده است. بچهها به رغم جثههای بسیار ریزشان، همچنان پرتلاش مشغول دویدن و به اصطلاح به دنبال روزمرگیهای خویش هستند.
گاز جایگزین هیزم!
مدرسه را با همه شور و هیجان بچهها از دیدن خبرنگار و دوربین و ... ترک و راه را به موازات خط لوله گاز ادامه میدهیم. به جادهای که روی مرتفعترین نقطه کوهستان واقع شده، رسیدهایم. از ارتفاع، به مجموعه روستاهای درون این دره عمیق که مینگری، مسیری میبینی بسیار پرپیچ و خم، با شیب زیاد! لولههای گاز از قله تا عمق دامنههای کوهستان ادامه دارند. تصور تلاشی که برای گازرسانی به این روستاها شده، میتواند بهخوبی گویای سختی کار باشد.
در مسیر سعی میکنیم از همین لحظات نیز استفاده کرده و پرسشهای خود را با مهندس خادم در میان بگذاریم. با او همراه میشویم. مسیر، مسیری کوهستانی است و دستاندرکاران و مهندسین همراه تلاش میکنند تا در طی مسیر، با نشان دادن مسیر خطوط لوله، هم از سختیها و دشواریهای اجرای طرحهایی همچون این دو طرح کلیدی و مهم، گازرسانی به روستاهای قلعهرییسی و دیشموک بگویند و هم از ثمره و پیامد اینگونه فعالیتها.
در میانه راه، پیرزنی را به همراه فرزند یا نوه خردسالش میبینیم که هیزم بار الاغش کرده تا با آتش آن، شاید خانهاش را گرم و چهره فرزندانش را از گرد و خاک بزداید. به سویش میرویم و باب صحبت را باز میکنیم. خستگی از چهرهاش پیداست، با این حال، با مهربانی در همان حدی که میتواند، به فارسی پاسخ ما را میدهد.
برایمان توضیح میدهد که هر روز صبح زود راهی جنگل و کوهها میشود تا هیزم جمع کند، آن هم با اره، تا شاخه درختها را قطع کند! میگوید: باید برای زمستان به اندازه کافی هیزم داشته باشیم. فقط هم من نیستم. همه زنها همین کار را میکنند. کاری بس دشوار که نیروی یک مرد را میطلبد و عشق به خانه و فرزند یک زن را، ولی اینجا در این منطقه و شاید هم در این استان، این کارهای بسیار سخت هم بر دوش زنان است!
از او میخواهیم بیشتر برایمان صحبت کند. میگوید: جمع کردن هیزم کار خیلی سختی است. اگر هم کسی با خودش حیوانی را نیاورد، مجبور میشود بار سنگین هیزم را روی دوش خود بگذارد و این همه راه را تا خانه برگردد. به نقطهای که با دست اشاره میکند، مینگرم. در پای کوهی بلند و در انتهای درهای عمیق، درختانی که باید از چوبشان هیزم تهیه کرد، دیده میشوند. چگونه این راه طی میشود، فقط خدا میداند!
در همین لحظه، مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد جلو آمده و با زبان محلی، خود را معرفی میکند و مژده رسیدن گاز در آیندهای نزدیک را میدهد. چند دقیقهای که میگذرد، هم به خاطر خبری که شنیده و هم به خاطر همصحبت شدن با مدیری که با زبان او حرف میزند و او را درک میکند، لبان زن به خنده باز میشود، جویای چرایی آن که میشوم، خادم توضیح میدهد که به او گفته تا چند وقت دیگر با رسیدن گاز به خانهاش، دیگر لازم نیست هر روز او و سایر زنها، به کوهستان و جنگل بروند و هیزم جمع کنند. به این ترتیب، هم زحمت بزرگی از دوش بانوان برداشته میشود، هم جنگلها و درختان از بین نمیروند.
حفظ سلامت روستاییان ؛ پیامد گازرسانی روستایی
به راه خود ادامه میدهیم، خادم با اشاره به دستاوردهای اجرای طرح گازرسانی به مناطق یادشده، میگوید: یکی از مهمترین دستاوردهای اجرای طرح گازرسانی به روستاهای قلعهرییسی و دیشموک، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و حاشیه آنهاست که طی چند سال اخیر بسیار حاشیهساز شده است.
وی همچنین بهرهمندی نزدیک به 40 هزار روستایی ساکن در این مناطق را که در قالب 8800 خانوار گازرسانی میشوند، از دیگر دستاوردهای مهم این طرح برمیشمارد و میافزاید: گاز علاوه بر روشنایی و گرما به خانهها، از جنگلها و درختان نیز محافظت میکند؛ چراکه این مناطق از پوشش گیاهی خوبی برخوردار است که حفظ آن اهمیت بسزایی دارد. پس در این صورت، با گازرسانی به این مناطق، قطع درختان که به نوعی هم حفظ محیط زیست است و هم سرمایه ملی، متوقف میشود.
به گفته خادم، روستاییان ساکن در این مناطق برای گرمایش خانههای خود از هیزم استفاده میکنند و قطع آن، حیات منطقه را به خطر میاندازد. از این رو، گاز میتواند جایگزین مناسبی برای سوختهای فسیلی باشد و افزون بر حفظ سلامت روستاییان، به بهبود محیط زیست نیز کمک کند.
کاهش رشد مهاجرت از روستا به شهر
خادم ادامه میدهد: معضل موج مهاجرتها که موجب شده تا بسیاری از ساکنان روستاها به حاشیه شهرها مهاجرت کنند، هم برای خود این افراد مشکلساز است و هم برای شهرهایی که به آنجا مهاجرت کردهاند! اما در حال حاضر، گازرسانی موجب شده که برگشت به روستاها شتاب بیشتری به خود بگیرد و رشد مهاجرت از روستا به مناطق شهری، کاهش یابد.
اما به باور من، شاید مهمترین بخش این قضیه، مربوط به اشتغالزایی برای بومیان باشد.
مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویر احمد همچنین با بیان این که در اجرای طرح گازرسانی به این دو شهر و روستاهای تابع آنها، نزدیک به200 نفر از بومیان این استان کهگیلویه و بویر احمد به کار گرفته شدهاند، میگوید: اشتغالزایی برای بومیان هدف دیگری در این پروژه است که کمک میکند آنها با تجربهای بیشتر و مهارتی بالاتر در پروژهای دیگر مشارکت داشته باشند.
گذر از سختیها با هدف آسایش مردم
راه سخت است و ناهموار، اما همین که فکر میکنی با تلاش تو، زندگی روستاییان آرامش و آسایش بیشتری به خود میبیند و راههای ناهوار، هموار میشود، احساس آسودگی میکنی. این سخنان برخی از کارگران و مهندسینی است که در میانه راه با آنها همکلام میشویم.
حرکت به سمت قلعهرئیسی و پس از آن به دیشموک ادامه مییابد و مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد در حین حرکت، توضیحات تکمیلی در ابعاد مختلف پروژه گازرسانی به روستاهای تابع این دو شهر را برای ما بازگو میکند: قبل از انقلاب این استان گازرسانی نشده بود، بعد از انقلاب هم روند کندی داشت، اما در سالهای اخیر، گازرسانی به این دیار، شتاب بیشتری گرفته است. به رغم آن که راه پرپیچ و خم است و پر از کوه و جنگل و زمستان هم سراسر برف، اما این تلاشگران لحظهای دست از کار برنداشته تا هرچه زودتر این آرامش را برای مردم این دیار به ارمغان آورند و خانههایشان را گرم کنند.
به گفته خادم، شرایط این استان با بقیه استانها تفاوت دارد و از آنجا که مردم از لحاظ زندگی شرایط سختی را میگذرانند، ما شتاب در گازرسانی را دوچندان کردیم تا هم به آسایش مردم کمک کنیم و هم از تخریب جنگلها به دلیل استفاده از هیزم آن، جلوگیری کنیم.
وی با بیان این که طرح مهم گازرسانی به قلعهرئیسی و دیشموک که دو شهر پایانی کهگیلویه و بویراحمد در گازرسانی هستند، از اردیبهشت 96 آغاز شد و در هفته دولت امسال گاز به این مناطق رسید، تصریح میکند: از بین روستاها اکنون 677 روستا گازرسانی شدهاند که 352 روستا مربوط به دولت یازدهم و دوازدهم هستند.
خادم در حالی که به کوههای مرتفع اشاره میکند، توضیح میدهد: در مسیر گازرسانی به این شهرها و روستاهای آنها، بی آن که انفجاری انجام شود، ترانشههایی با ارتفاع زیاد در دل کوه ایجاد شده تا معبری برای گذر لولههای گاز ایجاد شود. یعنی با توجه به کوهستانی بودن مناطق یادشده و ضرورت عبور لوله از دل کوه، 1400متر، کوه برداری انجام شد، بی آن که ازمواد انفجاری استفاده شود.
به گفته وی، با اجرای طرح گازرسانی به روستاهای تابع این دو شهر، از قطع 17 هزار اصله درخت در سال جلوگیری میشود و از آنجا که جنگل، سرمایهای ملی است، گازرسانی به مناطق یادشده، موجب خواهد شد این سرمایه ملی حفظ و صیانت شود.
گازرسانی به صنایع
خادم در خصوص گازرسانی به صنایع، به جای پاسخ، دشتی را نشانمان میدهد که در آینده پتروشیمی دهدشت در آن احداث خواهد شد.
به گفته وی، به تازگی سه نیروگاه 500 مگاواتی در استان تعریف شدهاند که خوراک آنها گاز خواهد بود. پتروشیمی دهدشت، پتروشیمی بویراحمد، پتروشیمی تدبیر انرژی و پتروشیمی گچساران به همراه دیگر صنایعی که ایجاد خواهند شد، همگی از مصرفکنندگان آتی گاز طبیعی هستند.
همچنین در آینده نزدیک، به 93 صنعت استان گازرسانی خواهد شد که تأثیر مهمی در صرفهجویی مصرف سوخت مایع و تأمین هزینه پروژههای گازرسانی دارد.
پیشرفت ۷۰ درصدی در دل کوه
به یکی از روستاهای بین راه میرسیم، روستای سادات مشهدي از توابع قلعهرئيسي؛ روستای جالبی است! یک طرف آن گازرسانی شده و آن طرف خیابان به علت آن که طرح هادی آن هنوز مساله دارد، بدون گاز است! ترکیبی جالب از بودن و نبودن!
تصمیم میگیرم کمی با مهندس عابديمنش، رييس خدمات مهندسی شرکت همکلام شوم. وی به من که با تعجب به دو طرف خیابان نگاه میکنم، میگوید: مردم حق دارند از گاز طبیعی استفاده کنند. تاکنون نیز شرکت ملی گاز بهخوبی تلاش کرده تا مردم از حق خودشان بهرهمند شوند. ولی طرح هادی دست ما نیست؛ هرچند در این زمینه تمام تلاش خود را میکنیم. مردم اینجا برای تأمین سوخت مورد نیازشان سختیهای بسیاری را متحمل میشوند. ما همه توان خود را به کار گرفتهایم تا این سختیها را از دوش آنها برداریم. ولی برخی چیزها واقعاً در ید اختیار ما نیست.
وی پس از صحبت با تنی چند از روستاییان، میگوید: پیشرفت کلی طرح گازرسانی به 108 روستای این دو شهر، بیش از 70 درصد است و تلاش همه دستاندرکاران این است که این طرح پایان یابد و گاز هرچه زودتر خانههای روستاییان مناطق یادشده را گرم کند.
وی در همین حال، کوه بلندی را نشان میدهد و میگوید: بیشترین سختی کار در این عملیات، مربوط به خاکبرداری است؛ به گونهای که 80 دستگاه بیل مکانیکی و لودر، بیوقفه کار کردند تا یک میلیون و 500 هزار مترمکعب عملیات خاکبرداری البته بی آن که حادثهای رخ دهد، انجام شود.
به گفته عابدیمنش، حتی برای خودمان هم غیرقابل باور بود که بتوانیم در این مدت کوتاه، چنین حجم از کاری را به انجام رسانده و پیشرفتی ۷۰ درصدی را شاهد باشیم.
ماری خوشخط و خال در شیب تند کوه!
باید در آن فضا قرار بگیری تا این گفتهها را درک کنی! به جادهای رسیدیم که بالارفتن از آن با ماشینهای عادی و معمولی، ممکن نبود! با دو ماشین مناسب به دل کوه زدیم! کوهی باشیب تند و خطرناک! شاید اگر برای سفری خانوادگی رفته بودم، هرگز تن به عبور از چنین سربالایی تندی نمیدادم! اما اینجا همه چیز متفاوت است! وقتی در کوران ماجرا قرار میگیری، حس میکنی حتی به خودت هم خیانت کردهای اگر نخواهی سختی و صعوبت کار را از نزدیک شاهد باشی! شاید حتی همسفرانمان هم از این مدل شجاعت ما در تعجب بودند! به هر روی، راهی نوک کوه و یا «قله قاف» شدیم! زمانی که از بالا به پایین مینگری، حتی «حیات» را نیز به گونهای دیگر میبینی! باید به احترام این تلاش و سختکوشی، همیت و غیرت و شجاعت این رادمردان به پا خاست و بر دستانشان بوسه زد.
به بالای کوه میرسیم. روستایی کوچک با هوایی بسیار سرد که به تازگی آغوشش را برای معبرهای خطوط لوله گاز باز کرده است. شیب کوه تند و خطرناک است و میتوان تصور کرد که برای رسیدن خط لوله به این نقطه چه زحماتی کشیده شده است.
اشتغال به کار جوانان روستایی!
با مهندس صفويان، رییس اجرای طرحهای شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد همصحبت میشوم. توضیح میدهد:
این جا کیلومتر 60 این خط لوله عظیم است. مسیر این خط 100 درصد سنگی است و ما طی این مدت، به صورت سه شیفت کار میکردیم و حدود یک میلیون و 500 هزار مترمکعب خاکبرداری سنگین انجام دادیم.
در واقع، انواع ماشینآلات سنگین مهندسی را به کار گرفتیم و از گردنههای پرپیچ و خم عبور کردیم و موفق شدیم کار را به پایان برسانیم.
وی در پاسخ به پیرمردی که عصازنان خود را به ما نزدیک کرده و در خصوص اشتغال به کار جوانان روستا در شرکت گاز میپرسد، میگوید: ما نمیتوانیم همه جوانان روستاها را در شرکت گاز استخدام کنیم. اما به قول مهندس عراقی، مدیرعامل پیشین شرکت ملی گاز ایران، آنها را توانمند میکنیم؛ برایشان دورههای آموزشی برگزار میکنیم تا دانش اجرای طرحهای گازرسانی را فرا گیرند.
این در حالی است که با پیمانکاران طرحها نیز شرط کردهایم که فقط از جوانان همین استان در طرحها استفاده کنند. البته این یک اشتغال کوتاه مدت برای آنان است، اما وقتی هر کدام از طرحها تمام شوند، آنها هم دانش تئوری و هم تجربه عملی خوبی به دست آوردهاند و بهخوبی میتوانند در سایر طرحهای گازرسانی مشارکت کنند. حتی برایشان در طرحهای غیرگازی هم کار پیدا میشود.
صفويان ادامه میدهد: با توجه به جمعیت استان، تعداد افراد تحصیلکرده، اما بیکار زیاد است. اینجا یک استان صنعتی نیست، اما گازرسانی میتواند زمینهساز صنعتی شدن استان ما باشد. اکنون 35 پروژه معادل گازرسانی به 180 روستا را در دست اقدام داریم که موجب اشتغال بیش از 500 نفر به صورت دائم تا اتمام طرحها شده و پروژه که به پایان برسد نیز ظرفیتی برای مشاغل دیگر ایجاد میشود و این یعنی که گازرسانی سبب توسعه پایدار میشود. وقتی گاز به روستاها میرسد، زمینه و شرایط برای راهاندازی مشاغل جدید ایجاد میشود.
همآغوشی لوله و آب؛ همزیستی مسالمتآمیز!
با مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد به نزدیک رودخانه پرآب مارون میرسیم؛ رودخانهای که به سبب عمق زیاد، تابلوی ممنوعیت شنا کردن در کنار آن نصب شده است. این رود، یکی از چهار رودخانهای است که به صورت فصلی و دائمی در مسیر خطوط لوله گاز استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفتهاند و این خط نیز از عمق سه متری رودخانه مارون عبور کرده است.
مدیرعامل شرکت گاز استان کهگیلویه و بویراحمد با لبخند رضایتی بر لب، در خصوص سختی کار و تلاش شبانهروزی پیمانکاران و کارکنان برای گازرسانی به دورترین و سختترین روستاها صحبت میکند و میگوید: ما نه تنها همه طرحهای خود را با تکیه بر توان جوانان این منطقه اجرا میکنیم، بلکه استفاده 100 درصدی از تجهیزات و کالاهای ساخت داخل نیز یکی از همان مواردی است که حس غرور و افتخار را در ما زنده میکند.
وی میگوید: از طرفی، وزارت نفت با توجه به تعاملی که با پیمانکاران و تأمینکنندگان تجهیزات و قطعات مورد نیاز صنعت داشت، شعار حمایت از کالای ایرانی را جامه عمل پوشانده و از طرف دیگر، به همه شرکتهای گاز استانی نیز ابلاغ شده که همه خریدهای شرکتهای گاز استانی باید از سازندگان داخلی انجام شود و ما نیز با افتخار این ابلاغیه را اجرا میکنیم.
بازگشت دیرهنگام سرمایه، به عشق خدمت به مردم!
مسیر خود را به سوی عمیقترین نقطه از دامنه کوههایی که درباره آن صحبت کردیم، تغییر میدهیم. هنوز ماشینآلات سنگین مشغول به کار هستند. گذراندن لولههای گاز از دل این کوههای سر به فلک کشیده، کار هر کسی نیست. خادم میگوید: واقعا گازرسانی به برخی نقاط توجیه اقتصادی ندارد. پراکندگی روستایی بسیار زیاد است. برای همین دو طرح گازرسانی به دیشموک و قلعه رئیسی، حدود 80 میلیارد تومان هزینه کردهایم. 70 سال طول میکشد تا این پول بازگردد، در حالی که اگر توجیه اقتصادی داشته باشد در طول پنج سال باید بازگشت سرمایه انجام شود. این کار را فقط برای خدمت به مردم انجام میدهیم و خوشبختانه طرحهای گازرسانی نیز در زمانی کمتر از مدت برنامهریزی شده به ثمر نشستهاند.
وی ادامه میدهد: وظیفه ما ایجاد زیرساختها است تا مردم بتوانند برای خودشان با استفاده از گاز طبیعی شغلهای جدید ایجاد کنند. هر زمان که صنایع در این استان شکل بگیرند ما نیز آماده هستیم تا گاز را از بخش خانگی و تجاری به سوی صنعتی، نیروگاهی و جایگاههای CNG گسترش دهیم.
ضریب گازرسانی شهری 100 درصدی
به گفته خادم، اکنون ضریب گازرسانی شهری 100 درصد و گازرسانی روستایی به 75 درصد رسیده که با اتمام طرحهای در دست اقدام، این آمار به 90 درصد یعنی بالاتر از متوسط گازرسانی روستایی کشور، خواهد رسید. افتتاح طرح گازرسانی به 45 روستای استان به همراه کلنگزنی برای گازرسانی به 70 روستای دیگر نیز در دهه فجر امسال کلید خواهد خورد، که البته هر چه طرحهای گازرسانی روستایی پیش میروند، کار نیز سختتر میشود.
به باور مدیرعامل شرکت گاز این استان، توانمندترین و زبدهترین پیمانکاران برای اجرای طرحهای گازرسانی سخت انتخاب میشوند، هزاران میلیارد دلار هزینه میشود تا به جایی برسیم که دیگر هیچ خانوادهای در اقصی نقاط ایران، زمستانی سرد را در خانهای همراه با بوی نفت، سپری نکند.
پروژه عظیم و بیبدیل گازرسانی به قلعه رئیسی و دیشموک
نمیتواند از این همه کار و تلاش انجامشده در این منطقه و برای این پروژه به راحتی بگذرد و ادامه میدهد: پروژه گازرسانی به قلعه رئیسی و دیشموک در سه سال اخیر مطرح شد. در ابتدا بحث صرفه اقتصادی آن مطرح و قرار بود گازرسانی به اینجا با خط لوله انجام نشود، بلکه روش CNG را در نظر گرفته بودند. این روش شاید از لحاظ هزینه مقرون به صرفه باشد، اما به دلیل وضع جادههای دسترسی، پایداری لازم را نداشت. این منطقه حدود 40 هزار نفر جمعیت دارد که رو به افزایش هم هستند. با انجام بررسیهای بیشتر، بحث خط لوله را در سه فاز تعریف کردیم.
خادم با اشاره به کوههای بلند، خاطرنشان میکند: این پروژه مانند سایر طرحها نبود و اگر میخواستیم آن را مانند دیگر طرحها تقسیمبندی کرده و به پیمانکاران مختلف واگذار کنیم، سالها طول میکشید، اما تفاوتی برای آن قائل شدیم و همه طرح را یکجا با ارزش 40 میلیارد تومان به یک پیمانکار واگذار کردیم، همچنین با 14 ناظر قرارداد بستیم تا بر روند اجرای کار نظارت داشته باشند. هزینه اجرای این طرح نیز بسیار زیاد بود و حجم خاکبرداری، طراحی، مهندسی و گذر از مناطق کوهستانی با همه طرحها تفاوت داشت.
جادهسازی در بخشهایی انجام شد که کاملاً کوهستانی بود، با این حال، ما هم جاده ساختیم، هم با آوردن ماشینآلات به شیبهای بسیار تند، خطوط گاز را از دل سنگها و کوهها عبور دادیم و از مناطقی گذشتیم که حتی امکان پیادهروی نیز در آن وجود ندارد! برای مثال، 150 هزار تن خاک را فقط در کنار یک کوه خاکبرداری کردیم.
وی در خصوص تأمین مالی پروژه میگوید: محل تأمین منابع مالی این طرحها نیز بند «ق» تبصره 2 قانون بودجه سال 1393 است که به نظر من، این قانون برای گازرسانی به سراسر کشور از جمله استان ما، یک نعمت بود. خوشبختانه این قانون تا سال 99 تمدید شده است.
به نظرم، یکی از دلایل گرایش پیمانکاران به سمت شرکت ملی گاز ایران نیز همین موضوع است که ما هزینه پیمانها را به صورت نقد پرداخت میکنیم و حتی یک ریال به پیمانکاران خود بدهکار نیستیم.
آخرین نقطه از سفر این لوله گاز!
هوا گرگ و میش است که به آخرین نقطه از سفر این لوله گاز و جایی که دیگر راهی برای رفتن نیست، رسیده و با مادری که پیت نفت به دست گرفته و با دخترش در حال بازگشت به خانه است، روبرو میشویم. طبق معمول، خادم پیشقدم شده و با زبان و گویش محلی با وی همکلام میشود: منتظریم تا هرچه سریعتر گاز میهمان خانههایمان شود! همین قدر میدانیم که با آمدن گاز، سختیهای کار ما زنان کمتر و بهداشت و رفاه و راحتی فرزندانمان بیشتر میشود.
ما را به منزلش دعوت میکند. میان خانههای آن اطراف، شاید تنها خانهای است که باید پلکان زیادی را پایین رفته و در واقع، به زیر زمین برسی و وارد خانه شوی! باورمان نمیشود که وارد آغل گوسفندان شدهایم! در کنار این آغل، دو اتاقک تو در تو، محل زندگی وی با چهار فرزند و همسرش میباشد. دعوت به نشستن میکند و صرف چای!
پسران کوچکش مشغول دیدن کارتونی هستند که بسیار هیجانانگیز است و احتمالاً از دیدار ما چندان راضی نیستند چون برای لحظاتی مجبور به کم کردن صدای فیلم محبوب خود شدند! برای آنها زندگی در همین دیوارها، کارتون مورد علاقه، گوسفندان و یک شام بسیار معمولی خلاصه میشود! دختر بزرگ خانواده ایثار کرده و به جای درس خواندن در کارها کمک میکند تا دیگر بچهها به مدرسه بروند!
آیا گاز میتواند برای این خانوادهها که حتی مکانی برای زندگی ندارند، آسایش بیاورد؟ لولههای گاز میتواند نوید سطح بالاتری از بهداشت، تسهیل در پخت و پز و فضایی گرمتر را برایشان به ارمغان بیاورد ولی مسلماً همدلی و همراهی دیگر نهادها نیز لازم است تا زندگی بهتری پیش روی این هموطنانمان چهره بگشاید.
با حالی دگرگون از خانه بیرون میآییم، پسرها با شادی صدای تلویزیون را بلند میکنند و ما در فکر که چه باید کرد؟! تصور آیندهای روشن با رسیدن گاز به خانههای تک تک روستاییان البته به شرط آن که خانهای باشد! پسزمینه ذهن همه ماست! گاز به زودی به این منطقه میآید تا دیگر سنگینی کپسولهای گاز بر دوش کسی حس نشده و زنی پیت به دست، راهی خانه نشود.
گاز میآید تا شهرها چهره صنعتی شدن به خود بگیرند و بیکاری از میان جوانان رخت بربندد. گاز میآید تا روستاییان با عشق در زادگاه خود مانده و کسبوکاری نوین راهاندازی کنند و مهاجرت را فراموش! گاز میآید تا رفاه و آسایش بیشتر، بهداشت و تمیزی بیشتر و محیطی پاکتر را برایشان به ارمغان بیاورد. رسیدن گاز یعنی، نقطه عطف توسعه و آبادانی، بهداشت، رفاه، آسایش و .....
به امید رسیدن هرچه زودتر به آن روز، به همه کسانی که در گرما و سرما، در کوه و دره و آبهای خروشان، با جان و دل میکوشند تا چهره فقر و آسیبدیدگی از میان خانوادههای هموطنان عزیزمان رخت بربندد و کودکان، این آیندهسازان مملکت، فردایی روشن را پیش رو داشته باشند، خدا قوت میگوییم.
روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران
خبرنگار: سهیلا زمانی
- تاریخ درج خبر :
- يکشنبه ٣٠ دی ١٣٩٧ - ١٧:١٠
- تاریخ بروز رسانی خبر :
- تعداد بازدید خبر :
- 319
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
| |
متن تصویر: | |